داستان پایانی
از اون بالا دنیا خیلی کوچیک بود. این بار اما خبری از گرد و خاک نبود. ابرهای غبار کنار رفته بودن و میتونستم ببینم! اون چیزی که دیدنش خیلی سخته. پوستم رو حس میکنم سنگینتر شده.
این هم از ایلام، شهر پرادعا. شهری که در و دیوارش با آدم میجنگه. سرعت هواپیما که بیشتر شد حس کردم دلم داره تنگ میشه. انگار آدم جنگیدن رو دوست داشته باشه. دلم برای شیطونیهای بچهها تنگ میشه. ۶۰ نوع خلق و خوی مختلف. جنگ من با این آدمها نبود. جنگ من با عدم آگاهی بود، با ندونستن. دغدغه من اما علم بود.
تو راه مشتاقانه نظرات بچهها رو میخوندم. دل تنگیهام بیشتر میشد. شاید این بچهها رو یه بار دیگه ببینم. خدا میدونه. دلم براشون تنگ میشه.
همیشه به خانمم میگفتم که من دو تا راه واسه این بچهها پیش رو دارم:
۱. سختگیری زیاد توی درس و نمره ندادن به احد و ناس!
۲. سختگیری خیلی خیلی زیاد توی درس و نمره عالی دادن به همه.
این وسط موندم که سهم عدالت چی میشه؟ آخه عدالت سهامی شده. دیدم بهتره به فلسفه دروس مراجعه کنم. عدالت اینه که ببینم هر درسی چه چیزی رو میطلبه. اگه کسی پروژه نرمافزار رو خوب انجام داد حقش ۲۰ . نه؟ خوب چه اشکالی داره نصف کلاس درس ۲۰ بشن؟ مگه هدف من به کار گیری این علم توی دنیای واقعی نیست؟ اما در مورد گرافیک چه کنم؟ گرافیکی که دور از تخصص من قرار داره؟ عدالت حکم میکنه به کسی که امتحان رو کامل بشه ۲۰ بدم. هرچند پروژه رو تحویل نداده باشه.
حس میکنم دنبال بهانه برای دادن نمرات عالی به بچههام. بهانه == شرط عدالت.
درسهایی که این بچهها به من دادن خیلی بیشتر از درسهایی بود که من بهشون دادم. از خوابی که توش بودم بیدار شدم!
اینجور آبروی من بر نمی گرده زود به اسم بچه ها می زنین همون اسمی که زده اند من از تک تک شما شکایت می کنم به همین قرآنی جلوی منه این کار رو می کنم.
باز هم تاکید میکنم که حتما شکایت کنید.
به فاطمه زهرا الا ن زنگ می زنم رئیس دانشگاه ایلام که بیاد ونگاه کنه شما چکار کردین اگه ثابت نکنین که این کامنت ها رو من گذاشتم به خدا من تا خود دیوان عالی کشور هم شده شکایت می کنم.دکتر زود به اسم خودشون بزنین،من بی کس نیستم همین الان تماس می گیریم داییم که علیه شما واین جروتون یه شکایت تنظیم کنه.
مشکلی نداره. شکایت کنید. رییس دانشگاه یا هر کس دیگهای که میشناسید رو هم خبردار کنید. من ۳ ۴ تا مدرک معتبر دارم که میتونم توی دادگاه برای اثبات حرفهام بیان کنم. مشکلی از این بابت ندارم.
باشه من با این کار مشکلی ندارم ،شما که میگین تکتک اونا رو من فرستادم،باید فرستادن اینا توسط منو ثابت کنید.
من نیازی به اثبات این مطالب ندارم. اما اگه اونقدر بتونید جلو برید که کار به این جاها برسه مشکلی ندارم.
دلایل من در دو جنبه متمرکز خواهد شد:
۱. اثبات اینکه یک نفر همه کامنتها رو فرستاده.
۲. اثبات اینکه این کار، کار شماست.
مسلما شاهد هم خواهیم داشت.
آقای تنهایی سر به سر این نزارین چون همش وقت تلف کردنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما کارهای مهمتری هم دارید حیفه وقتتون پای این کامنت های پوچ هدر بره
مهم اینه که ما به حسن نیت شما ایمان داریم پس این عده ی ناچیز (خس و خاشاک ! ) رو بیخیال بشید!!!!!!!!!!!!!
حل شدن این مشکل خیلی مزایا داره. ممکنه که من توی این ماجرا مقصر باشم و باعث بشه درسهای خوبی بگیرم و تکرار نکنم و ممکنه که برخی از دانشجویان از این ماجراها درس عبرتی بگیرند.
چیزی که من میدونم اینه که این نظراتی که داده شده اصلا دوستانه نیست.
انشاالله که هر چه زودتر این مشکل حل بشه
با همکاری جناب … مو رو از ماست میکشیم بیرون. ان شا الله.
باید بی گمان، ساده و آسان از آسمان بعضی آدمیان گریخت
باید بعضی فصول، حروف ربط بوسه و اشاره را بر مقنعه ماه سنجاق کرد
و خیره به رؤیایی از شش سوی خویش
خواب کودکی را دید
که از حروف الفبا به ترکیب واژگان قلیل تو می رسد
مثل عاشق شدن در دی ماه و مردن به وقت شهریور
تقدیم به استاد
اسم و آدرسم رو قشششششنگ نوشتم که حساب کار دستت بیاد سرکار خانومی که قبلا اسمت غیر بومیم اما عاشق ایلامم بود:
تو به هیچ وجه حق نداری نجابت کسی رو به خاطر گرفتن حقش زیر سوال ببری
همون کسی که به ظاهر نجیب خطابش کردی از صدهزار تا مثل تو نجیب تر و با حیاتره
نمیشناسمت
اما هرکی هستی اونقدر انسانیت داشته باش که درست صحبت کنی ای انسان کند ذهن یا بهتر بگم معیوب الذهن…
————————
استاد هر قسمت رو که به نظرتون بد اومد سانسور کنید…مثل نظرای قبلی..
به نام خداوند زیبایی ها
با سلام خدمت همه دوستانی که ۱ جورایی شدن تماشاچی و دارن نگاه میکنن که ببینن آخرش چی میشه.
من احساس تکلیف کردم و اومدم وسط میدون و بدونید که تا آخرش هم خواهم ایستاد و به دفاع از استادم میپردازم
توی تمام این سالها فقط ۳ نفر بوده که بهشون گفتم استاد که یکیشون استاد تنهایی هستش
دلیلش رو هم انشالا بعدا حتما خواهم گفت.
اما فقط ۱ مطلب رو میخوام بگم که خانم ….. واقعا شما بی ادبی رو از حد گذروندید و خیال میکنید ….. (نمیتونم مطالبم رو بگم) فقط اینو میگم که اگه ۱ نفر رو تو دانشکده پیدا کردید که از شما و رفتارتون راضی باشه شاهکار کردید و خیلی دوس دارم این مطالب رو ببرید کمیته انضباطی چون منم سفت و سخت پای دفاع از استاد وایسادم و آرزو دارم که …. (ببینم صحبت های شما کاملاً بی اساس بوده و …)
در آخر هم ۱ شعر رو تقدیم میکنم به استاد در جواب به این همه بی رحمی، بی ملایمتی و …
امیدوارم که ایشون راضی باشن
دگر در این زمین جای زمان نیست /// دگر در این هزین جای فعان نیست
دگر در سرسرای حجله دوست /// نگاهی از برای آشنا نیست
دگر در آن کلاس شاد و شنگول /// فضایی از برای عاقلان نیست
دگر در آن کلاس همچو باران /// مجالی از برای آسمان نیست
دگر یاران ز یاری پا بریدند /// نشانی از برای آشیان نیست
دگر تنهاترین تنهای تنها /// بهاری از برای دلدادگان نیست
دگر تنهایی! و تنهایی او /// نشانی از برای با وفا نیست
دگر فرصت نمانده ای عزیزان /// صدایی از برای آه و فغان نیست!
چه خبره اینجا!!!
گفتیم کامنت بزاریم آخر ترمی حرفاتون رو بزنید تبدیل شده به میدون جنگ!
۱- ….
۲- نه تنها ایشون نه تنها من بلکه همه ما پر از اشکال و خطا در رفتار هستیم خیلی از ما حتی بخاطر یه نگاه که ممکنه در یک شرایط خاص بوده باشه و ما هم در شرایط خاص کینه به دل می گیریم از همه وای بحال کلاس درس
۳- کدوم استاد دانشگاه ایلام تا الان اجازه داده بیاین اینطور میل بدین جواب بده و سایت بزاره؟ استادهای گروه کامپیوترو بگم؟! بگم؟! یکشون که وقتی باش حرفی می زنی سرش همش تو کامپیوتره و تنها دو کلمه بلده آره ، نه! یکیشون که میاد کتاب جعفر نژاد دست می گیره از رو توضیح میده کتابو بگیری تمامه! نمی خوام بگم من از اونا بهترم! یا ایشون از اونها حتما بهتر همه مشکل دارند چه در زندگی خارج دانشگاه چه در دانشگاه حالا یه نفر میاد و با حوصله تر برخورد می کنه میگه دانشجو هم آدمه یکیم میگه دانشجو آأم نیست هر طور بخوام همینه که هست! نمی دونم کسی دقت کرده از اول ترم تا الان روش های تمرین دادن استاد کوییزها و خیلی تغییر کرد نه اینکه آسون بگیره اما با دانشجو های ایلام خیلی راه اومدن که اونهم حاصل تعداد زیادی میل و کامنت و راهنمایی و درخواست بوده! سعی کنید نقد خودتون رو متناسب با وضعیت موجود و بعد در قیاس با مثال های دیگه بیان کنید
۴- هر کسی که خارج گود باشه همیشه ادعا داره فیلم قهوه تلخو دیدن؟ وقتی مستشار با اون همه شعارش شاه شد باز نتونست کاری بکنه؟!من خودم چندین بار همکار هامو در کارای مختلف بخاطر اشتباهاتشو بشدت تحقیر کردم اما همین امروز یه اشتباه بچگانه کردم و وقتی موقع حساب پس دادن بود واقعا فهمیدم طرف چی کشیده ! خیلی از شماها هم مدیر و استاد میشین(البته در ایران ۱۴۰۴!) اونموقع هم فروم بزارید بحث کنید ببینید زیر دستاتون چه چیزایی که بهتون نمی گن!
۵- در مورد ای تی و نرم افزار هم حالا .که عده ایی از نرم افزاری ها اینطور میگن دیدگاهم نسبت به همشون عوض شده و الان میفهمم در پس ظاهر چه چیزایی که نثار نمی کنند و کسایی که این حرفارو زدند مسیولیت شرعی دارند چون دارند دیدگاه جمع رو منتقل می کنند اگر دیدگاه خودشونه حتما تاکید کنند مجبورم من بعد تست رفیق شناسی اجرا کنم، من خودم به شخصه بیشترین تعداد رفقام در این دانشگاه به ترتیب رشته! ماشین آلات کشاورزی! کامپیوتر!در نهایت ای تی هستش اینطور صحبت نکنید در این دانشگاه چه نرم افزاری چه ای تی مشکلات بیشتری از طرز نگاه اساتید داریم یه نگاهی به چارت و سال ورودیتون بندازین و تعداد اساتید و تعداد مدیر گروه ها ! بیاین از این بحث استفاده کنید یه محور درست کنیم که مسایل آموزشیتون رو پیش ببرید چرا فقط گروه کامپیوتر دانشگاه ایلام در ایران با ارایه درس تخصصی مشکل داره!من خودم دیدم از دانشگاه های بزرگ اومدن درس تخصصی رو پاس کردن اینکه ایلامه!از خودتون بپرسید این چه برنامه متداخلی!کسی که یه درس عقب باشه اجازه درس متداخل هم بهش ندن یعنی ۱۰ ترمه!و… بخدا مشکلات زیاده اینا مشکل نیست !
۱-ممنون از دوست خوبم آقای رئیس جمهور ( خداروشکر بالاخره یکی پیدا شد هم من اونو بشناسم هم اون منو!!)
مورد ۱ رو نمیدونم ولی مورد ۳ و جملات آخر۵ همون مشکلاتیه که باید بهش پرداخته بشه!
صراحتاً اعلام میکنم شدیدا با مورد ۴ “”"مــــــوافــــــــقــــــــم”"” :ی
ولی چند خط اول مورد ۵ رو کمی باید تامل کرد (ما بچه های IT با بچه های نرم افزار هیچ مشکلی نداریم و نداشتیم و نخواهیم داشت. اگر هم چیزی این بین بوده خیلی خیلی کوچیک بوده و حل شده)
۲- بعضی از این نظرات منو به یاد دوران دبیرستان میندازه!! فکر کردم دیگه بزرگ شدیم ولی….
۳- از استاد خواهش می کنم این مطلب رو کم کم ببندن! میترسم دوستی ها به شک و سپس به دشمنی تبدیل شه!!
سلام به دوستان
هر چی بود بین من واستاد بود،البته من نمی دونم این کامنت ها که به اسم من تموم شد کی گداشته بود؟ اما تجربه ای بود بسیار جالب برا من که به قول دوستی باعث شد بزرگتر شم ،هرچند بی انصافی در حق من کم نبود اما ای کاش همه یه خرده منصف تر بودیم واینقد زود قضاوت نمی کردیم ،می دونم که ادبیات من زیاد جالب نبود و خیلی زود عکس العمل نشون دادم ،جالبتر این بود که به استاد ایمیل میدادم ،شاید به فول دوستمان یه خرده دیدم بسته بود،ولی کاش همه یه خرده با تامل رفتار می کردیم ،من آنم بد زبانی نیستم که دیگران گفتن زبانها را باید شست،دوستان قصیه این بود که دوستی یا دوستانی می خواستن از من حمایت کنن اما راه غلط را انتخاب کردن،این حمایت ها و کامنت های بی وقفه باعث شد که استاد شک کنن که همه این کامنت ها رو من برای خودم گذاشتم بنابراین به اسم من آنها را ثبت زدند و من نیز مورد هجمه ی کامتن های گوهر بار دوستان قرار گرفتم وقتی فهمیدم که قضیه چیه ،مجبور شدم که با تهدید کاری کنم که استاد اسم منو از روی کامنت ها بر داره ،بازهم میگم درست ترین و معقول ترین راه نبود اما تنها راه ممکن به نظر من بود،هرچند مقام استاد بسیار بالا تر ازاین
و من بسیار نادم وشرمنده هستم ،اما دوستان شما تا در موقعیتش قرار نگیرید نمی تونید منو درک کنید ،من شکایت می کنم اما تنها از آقای م اون هم به خاطر دورغی که به من بستن،دوستان این گذشت وتجربه ای شد برای ما و یه روز پر از تحربه بود ای کاش همه به جای خودمان حرف می زدیم ،نه من به جای استاد پاسخ دیگری رو بدم که باعث افتضاح هایی چون الان شود ، من بصورت عمومی ودر این سایت کاملا رسمی ار آقای دکتر تنهایی معذرت میخام و امیدوارم ایشون با قلب رئوفشون منو ببخشن وعذر خواهی منو بپذیرن،من بقیه ی توهین هایی که به شده را به دست روزگار میدم و جوابی ندارم جز این تا وقتی که از چیزی خبر ندارید قضاوت نکنید ونظر ندین.
من یه گلایه کوچک از استاد دارم استاد من یادندارم که در میان فنی عربده کشیده باشم ،من نیازی به تعریف وتمجید دیگری ندارم
و ای کاش مقداری صبر می کردین تا من از شهر برگردم خوابگاه و سوال می کردین که قصیه چیه؟
در کل ببخشید دوستان.
خدا رو شکر که دوباره دوست شدیم
اما در مورد شخص یا اشخاصی که اون کامنتها رو دادن من هرگز تسلیم نخواهم شد و تا پیداش نکنم دست بر دار نخواهم بود.
خب میبینم که همه چیز یجورایی تمام شده….خداروشکر
استاد منم پیشنهاد میدم حتما کامنت آخرتون رو پیگیری کنید.آخه میدونید این خیلی بده عدالت در حق یه آدم رعایت نشه.اگه پیگیری کنید دیگه حق حقدار میرسه و در حق کسی هم اجحاف نمیشه.بله اینجوریاست…..
چه جالب!!!!!!!!!!!!
به این راحتی باورتون شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی ساده دلین.
ولی خوب شد تموم شد خیلی ناراحت کننده بود
به ف . م:
منم خوشحالم و
اگه منظورتون از ساده دل منم باید بگم یکم توی کامنتم دقت میکردین منظورم رو متوجه میشدین.مخصوصا دو کلمه آخر.
#۱-ندا قربانی ،غریبه،نرم افزاری و تعدادی از ارسال کننده ها (که به زودی هویت آنها توسط ویکی لیکس افشا خواهد شد) همگی یک نفر هستند.
منظر بیانیه های بعدی نیز باشد…!
خوب از این دو به هم زنی چی به شما می رسه؟؟
من راضی،استاد راضی حالا به توچه ناراضی،میگم من یه وکالت می دم از طرف خودم ،یکی هم از استاد بگیر تو که از همه بی کارتر و شرخرتری پی قضیه رو بگیر.
من به کسی وکالت نمیدم و خودم پیگیری خواهم کرد ماجرا رو.
واقعا این دیگه آخرشه آدم دیگه جرات نمی کنه پاشو از ایلام بیرون بذاره،فقط این یه موردو کم داشتم که دوستان لطف کردن جای خالی من و پر کردن و کامنت گذاشتن:|
چی باعث میشه یه آدم به خودش جرات بده جای بقیه کامنت بذاره !! از یه دانشجو واقعا بعیده!
من از استادهم گله دارم که اسم کامنت جعلی منو پاک نکردن!!؟
یعنی این حق منه که به خاطر یه خونه رفتن اینقدر ناراحت شم؟!
مطمئنم همه میدونن که اون کامنت مال شما نبوده
احتمالاً استاد چون کامنتا شلوغ شدن و سر ایشونم شلوغتر،از زیر دستش در رفته که اسمتونو پاک نکرده
من که خودم این حدسو زدم
سلام…
ای بابا.چقدر انسان باید روح کوچکی داشته باسه که وقتشو الکی با این بحثا تلف کنه.گرچه من صبر استاد رو با این اظهار لطف های فراوانی که از سوی بچه ها شده تحسین میکنم.
الان به یکباره تمام کامنت ها رو خوندم.دانشجویان عزیز برید نگاه کنید جوونا و دانشجویان دیگه دارن رو چه مسائل علمی تحقیق میکنن یا چطور دارن پرپر میشن و خون میدن واسه گرفتن حقشون.این بحثا شبیه دوران دبستان هستش که استاد کی رو بیشتر دوس داره.به کی خندیده.با کی اخم کرده و….
باید آدم در هر مقامی که باشه نسبت به بزرگترش احترام بزاره.من مطمئنم اگه یکی دیگه ازین اساتید بود کسی نفسش در نمی اومد.که تاحالا هم در نیومده..
از جووانی آقای دکتر واختلاف سنی کمشون سوء استفاده نکنید لطفا.البته این موضوع رو هر آدم عاقلی میدونه..
البته اینجا میشه فهمید که هر آنچه سر دانشگاه ایلام و دانشجو میاد حقشه.و خود کرده را تدبیر نیست.
دید ها کوچیکه.آرزو ها کوچیکه.هرکسی به خودش اجازه ی هرکاری میده.بعضی از آدما دچار مشکل فرهنگی میشن.البته آدم قابل ستایش هم هست.اما کم!!!که اگه نبود.دانشگاه ایلام بهتر بود جزء دانشگاه های پیام نور و .. قرار می گرفت.
چند پست قبل,پست های خانم ندا قربانی و عده ی دیگری رو خوندم.آخرین درسی که از استاد گرفتم این بود که اگه آدم بخواد به حرفای هرکسی که از راه میرسه توجه کنه عمرش به فنا و نابودی میره.
یا علی:)
زندگی صحنه یکتای هنر مندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
واما……….
سه روز دیگر تا امتحان(سالن های فنی از هم اکنون منتطر قدم های مشوش ماست…….حتی شما دوست عزیز)
سه روز دیگر تا امتحان و من هنوز سوالهاتون رو طرح نکردم!
استاد مطمئنم الان توذهنتون در حال کشیدن نقشه هایی(طرح سوال) عالی با طعم زیبای سختی هستین امیدوارم روز خوبی باشه برای همه:)
سوالاتون در سطح آسان طراحی شده.
ااااااااااااا
استاد همین الان فرمودین سوالا طرح نشده…اگه طرح نشده چطور آسونه؟؟؟؟حتما قصد دارید آسون طرح کنید ایشالله….
به زمانها دقت کنید. الان بخش اول امتحانتون و ساختار بخش دوم امتحانتون آماده شده.
تیک تاک!تیک تاک!چیزی تا امتحان نمونده .امیدوارم همه موفق باشید
استاد ارادتمندیم.شما بهترین استادی هستید که تاحالا داشتم.خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن وماندن در این دنیا چه دشوار است
،چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار …
هوالحق
گفتم که شما واقعایه استادین.
ولی ای کاش من هم ازداشتن همچین استادی محروم نبودم..
همواره پیروزوسربلند باشین.(التماس دعا)